تب
زهرا: شش ماه و 28روز. امروز دخترگلم بدحال و بیمار شد. امروز تولد سه سالگی دخترخاله معصومه است و من و شما و بابا بعدازظهر رفتیم اندیشه تا برای معصومه کادوی تولد بخریم. بعداز برگشتن شما که خیلی خسته شده بودی خوابیدی. وقتی خواب بودی متوجه شدم تمام بدنت داغه و برای اولین بار تب کردی! پشت گوشات، گردنت، کف دستات و کف پاهات از همه جا داغ تر بود! ا لهی مامان فدات شه! درد و بلات به جونم! کاش می فهمیدم کجات درد می کنه؟! تب سنج گذاشتم زیر گلوت و دیدم دمای بدنت نزدیک 37درجه است. بمیرم من برات مامانی! آخه چرا مریض شدی دخترک کوچولوی نازنازی من؟! هرچند دقیقه یه بار سر و صورتتو با آب سرد شستم تا تبت پایین بیاد. عصر یه کم خوابیدی و بهتر ش...